قبل از مهاجرت فکر میکردم شرکتهای معماری دبی برایم فرش قرمز پهن کردهاند اما…

گفت و گوی بیرودربایستی آرش راهبر با سجاد عبدالله پور در استودیو خبرگزاری دیدارنیوز
آرش راهبر، دیدارنیوز- در روزگاری که بسیاری از جوانان ایرانی سودای مهاجرت و کار در خارج از کشور را در سر دارند، گفتوگو با کسانی که این مسیر را واقعاً تجربه کردهاند میتواند تصویری واقعیتر از فراز و فرودهای این تصمیم بزرگ ارائه دهد. در یکی از گفتوگوهای ویژهی «دیدارنیوز»، اینبار به سراغ سجاد عبداللهپور، مهندس معمار، کارآفرین و بنیانگذار پرسونال برند «بوتیک ریلاستیت سجاد عبدالله پور» در دبی رفتهایم؛ کسی که اعتقاد دارد اگر قرار است از وطن بروی، باید با هدف و برنامه بروی، نه از روی هیجان و فرار از مشکلات.
علم یا ثروت؟ همچنان علم!
عبداللهپور در ابتدای گفتوگو با تأکید بر اهمیت دانش میگوید: «اگر بپرسید علم بهتر است یا ثروت، بدون تردید میگویم علم. شاید کلیشهای باشد اما برای حرفم دلیل کاملا منطقی دارم. ثروت را میشود از بین برد، اما دانشی که در مسیر تجربه و کار واقعی به دست میآید، هیچکس نمیتواند از شما بگیرد.»
او در ادامه میگوید که در تمام دوران کاریاش تلاش کرده بر اصول اخلاقی خود بایستد و هیچگاه مسیر موفقیت را به قیمت زیر پا گذاشتن ارزشهای شخصی انتخاب نکند.
مهاجرت با رویاهای بزرگ و واقعیتهای سخت
این معمار و کارآفرین ایرانی از روزهای نخست حضورش در دبی چنین روایت میکند: «وقتی تصمیم گرفتم به دبی بیایم، فکر میکردم برای یک معمار ایرانی که تجربهی طراحی و اجرای دهها پروژه در ایران را دارد، فرش قرمز پهن میکنند! اما خیلی زود فهمیدم در بازار رقابتی امارات، شرکتهایی از ایتالیا، آمریکا و کشورهای اروپایی حاضر هستند که هرکدام صدها نیروی متخصص مثل من در تیم خود دارند. در واقعیت دبی فقط برای کسانی مناسب است که یا هدف مشخص دارند یا حاضرند سختترین مسیرها را طی کنند.»
عبداللهپور تأکید میکند که امارات برای همه مناسب نیست: «اگر به دنبال امنیت شغلی، بیمه، مزایا یا حقوق ثابت هستید، دبی جای شما نیست. بروید اروپا یا کشورهای حمایتگرتر. در دبی هر چیزی با سرعت و ریسک بالا پیش میرود، هزینهها به شدت بالاست و اگر اهل رقابت نباشید، حذف میشوید.»
از بی پولی تا خلق برند شخصی
او در بخش دیگری از گفتوگو از بحران مالی دوران آغاز فعالیتش در امارات میگوید: «پولم تمام شد. مجبور شدم خانه ام را کوچک و کوچکتر کنم. نان خالی بخورم و پول پس انداز کنم. اما چون هدف داشتم، ماندم. با هر ترتیبی که بود شروع کردم علم معماریام را با دنیای ریلاستیت ترکیب کردن. کمکم فهمیدم که در این ترکیب، مزیتی دارم؛ چون میتوانم ملک را نه فقط از زاویهی متراژ و قیمت، بلکه از زاویهی طراحی، کیفیت ساخت و آیندهی شهری تحلیل کنم. همین نقطهی شروعی شد برای شکلگیری برندهای شخصیام در حوزه معماری و املاک.»
هشدار به مهاجران بیبرنامه
عبداللهپور در ادامهی گفتوگو با صراحت از اشتباه رایج میان مهاجران ایرانی میگوید: «اگر فقط قصدتان خروج از ایران و فرار از وضعیت فعلی است، از طریق ثبت شرکت به دبی نیایید. این مسیر پر از هزینههای پنهان است که متأسفانه خیلیها دربارهاش حرف نمیزنند و فقط درِ باغ سبز نشان میدهند. واقعیت این است که در دبی هر قدم هزینه دارد؛ از لایسنس و ویزا گرفته تا دفتر، اقامت و حساب بانکی. اگر آمادگی مالی و ذهنی نداشته باشید، خیلی زود خسته میشوید.»
او در ادامه جملهای نمادین به زبان میآورد: «در خرابه هم گنج یافت میشود. ولی باید بدانی دنبال چه چیزی میگردی.»
تجربهای پرهزینه، اما پربار
سجاد عبداللهپور تأکید میکند: «من سختی زیادی کشیدم و حالا از تجربهام میگویم تا دیگران بیگدار به آب نزنند. تازه منی این را میگویم که با هدف، برنامه و حدود یکونیم میلیارد تومان سرمایه به دبی آمدم؛ آن هم پنج سال پیش، زمانی که ارزش پول ایران بسیار بیشتر بود. با این حال، روزهای زیادی بود که نمیدانستم فردا چه میشود. اما چون باور داشتم باید از علم و تجربهام در مسیری تازه استفاده کنم، ادامه دادم.»
ختم کلام، یک توصیه صادقانه
اکنون، پنج سال پس از آن تصمیم بزرگ، عبداللهپور برند شخصی و شرکتی خود را در دبی تثبیت کرده است و به درآمدزایی بالا و مسیر توسعه رسیده؛ اما همچنان میگوید این مسیر، آسان نیست. او در پایان گفتوگو توصیهای صادقانه دارد: «مهاجرت، اگر با هدف و برنامه نباشد، میتواند سختتر از ماندن باشد. قبل از هر تصمیمی، مطالعه کنید، تحقیق کنید و از تجربهی کسانی که این مسیر را رفتهاند استفاده کنید. مهم نیست مقصدتان امارات باشد یا آمریکا، مهم این است که با چشم باز حرکت کنید. به هر کجا هم که میروید نیم نگاهی به وطن داشته باشید، از جوانان داخل که از همه نظر در دنیا کم نظیرند حمایت کنید و بدانید شما متعلق به ایران هستید.»


